معنی وشته کل - جستجوی لغت در جدول جو
وشته کل
هیزم نیم سوخته و دارای آتش
ادامه...
هیزم نیم سوخته و دارای آتش
فرهنگ گویش مازندرانی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
رشته کش
(گُ کَ دَ / دِ)
رشته کشنده. که رشته و نخ را بکشد، تربیت دهنده. (ناظم الاطباء)
ادامه...
رشته کشنده. که رشته و نخ را بکشد، تربیت دهنده. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
پشته کل
بیراهه
ادامه...
بیراهه
فرهنگ گویش مازندرانی
وشته کال
مشعل بزرگ
ادامه...
مشعل بزرگ
فرهنگ گویش مازندرانی
پشته کش
نوعی لیف زمخت و بلند که به هنگام استحمام با روش خاصی بر پشت
ادامه...
نوعی لیف زمخت و بلند که به هنگام استحمام با روش خاصی بر پشت
فرهنگ گویش مازندرانی
کشته کا
از انواع گردوبازی که گردوها را دوتا دوتا روی هم قرار داده
ادامه...
از انواع گردوبازی که گردوها را دوتا دوتا روی هم قرار داده
فرهنگ گویش مازندرانی
پشت کل
عقب سر، عقب مانده، با ناهنجاری و مشکل مواجه شدن، گوشت راسته ی گوسفند، نام مکانی در خانقاه پی سوادکوه
ادامه...
عقب سر، عقب مانده، با ناهنجاری و مشکل مواجه شدن، گوشت راسته ی گوسفند، نام مکانی در خانقاه پی سوادکوه
فرهنگ گویش مازندرانی
خته کل
رد پا جای پا، نویسنده
ادامه...
رد پا جای پا، نویسنده
فرهنگ گویش مازندرانی